به مجنون عزیزم

ساخت وبلاگ
زیبای من قلمت رقصان وپرتوان زیبا نوشته ای این درددلها سبک میکند دلی را که بار عشق روی همه غصه های قصه های زندگی اش تل انبار شده اند باز هم بیا وبنویس از نوشته هایت لذت میبرم با آنها عشقبازی میکنم چون پراز عشقی است که وبال گردنت شده عشقی که از اول خودنخواسته ای اما گرفتارش شده ای وغرورت هنوز که هنوز است آنطور که باید اجازه افشا نداده است اما من خوب میفهمم تورا درک میکنم همه حالات و روحیاتت را چون در زندگی دردهایم بسیار شبیه دردهای قصه زندگی توست و

گویا ما هردو از یک زخم هستیم

اما نصیحتت کردم که من در حال غروبم وزیاد روی من فکر نکنوبمن دل نبند ونکند زمانی در زندگی ات تاثیر بگذارد که هرگز من خودرا نمیبخشم.

زیبایم بانویم همینکه الهام بخش شعر وسرودم هستی تا هستم مرا کفایت است ومایه مباهاتم

اما توکه میدانی پیری باعث شده زود فراموش میکنم ونام وبلاگت از یادم رفته چرا وبسایت خودرا نمینویسی که بیایم و این مطالب را آنجاوبنویسم؟

میبوسمت وبرایت عاقبت بخیری آرزو میکنم

حمید تو

به خود خود خودت الهام پور احد(ا..پ)...
ما را در سایت به خود خود خودت الهام پور احد(ا..پ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamisheh-bahar888 بازدید : 109 تاريخ : دوشنبه 24 دی 1397 ساعت: 21:19