فولکلریک(فرهنگ عامه)

ساخت وبلاگ
بشراز ابتدای زندگی اش در روی زمین برای پدیده های طبیعی پیرامون خود تصورات وفرضیاتی داشته وبا آن تصورات زندگی کرده گاه تصوراتش به کشفیات واختراعات منجرشده وگاه نابجا بوده اند.   

درمورد زمستان تصور چنین بوده که پیر زالی است بنام ننه سرما که زمستان را بوجود میآورد اودارای فرزندانی است بنامهای چله بزرگ(آمد) وچله کوچک(نیامد) ودخترش بنفشه  که در سفر است..  

چله بزرگ عمرش چهل روز وچله کوچک بیست روز عمر می کنند بعداز مرگ آنان ننه سرما مویه سر میدهد آه سردی از جگر میکشد وبا ناله میخواند؛

آمدم رفت وونیامدم رفت به که دل کنم خَوش

تبک را بردارم وعالمی را از سرما بزنم تَش

او میخواهد برقصد میبیند نای چرخیدن وپای کوبی ندارد تنبک را پرتاب میکند وجیغ زده دست در گریبان میبرد یقه خویش را جرمیدهد گدنبندش پاره میشود ودانه هایش در زمین پراکنده میشوند دانه های گردنبند او همان تگرگ است ..

به خود خود خودت الهام پور احد(ا..پ)...
ما را در سایت به خود خود خودت الهام پور احد(ا..پ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamisheh-bahar888 بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 25 دی 1397 ساعت: 15:06